اس ام اس عاشقانه - اس ام اس فلسفی - اس ام اس سرکاری - اس ام اس

دنیای اس ام اس عاشقانه - اس ام اس سرکاری - اس ام اس نصفه شبی - اس ام اس دوستی - اس ام اس غمناک

اس ام اس عاشقانه - اس ام اس فلسفی - اس ام اس سرکاری - اس ام اس

دنیای اس ام اس عاشقانه - اس ام اس سرکاری - اس ام اس نصفه شبی - اس ام اس دوستی - اس ام اس غمناک

اس ام اس های عاشقانه و عارفانه ی جدید

اس ام اس عاشقانه - اس ام اس معشوقانه - اس ام اس عشق و عاشقی - اس ام اس عشقی و مرامی - اس ام اس جدید معشوقانه - اس ام اس رمانتیک جدید - اس ام اس دلشکسته - اس ام اس واسه کسی که پیام نمیده - اس ام اس جدید

کاش دستی از فراسوی افق، گوش سنگین زمان را میکشید، هم زبانی میرسید از راه دور، طعم تنها بودنم را میچشید

چو گل های شقایق داغدارم / بیا پروانه شو بنشین کنارم / بشو مرهم به زخم قلبم ای دوست / که خنجر خورده ای این روزگارم

بهترین دوست خواهی بود حتی اگر سختی راه، چشمانت را از من دور کند و بهترینی حتی اگر طنین صدایت به گوش من نرسد

دلم خوش بود که یارم باوفا بود، کمی از زندگیش از آن ما بود، ولی افسوس که فکر ما غلط بود، که زنگ تفریحش احساس ما بود

فروغ چشم پرآبم تو هستی، دلیل بیتابیم تو هستی، اگر چه آدمی ناچیز هستم، خدارو شکر دنیایم تو هستی

کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه " حالت چطوره؟ " و تو جواب میدی "خوبم" کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه: " میدونم خوب نیستی! "

در آغوشم که میگیری، آنقدر آرام میشوم که فراموش میکنم باید نفس بکشم

یه گلدون پر از گل ما تو، تو هم مال من، دیدی باز گول خوردی تو یه گلدون داری و من یه دنیا گل

دست از پا خطا کنی تعویض میشوی! همین حوالی کسی شبیه توست، این است پیام عشق های امروزی

دائم برای دیدن هم دیر میکنیم، وقت قرارها همه تاخیر میکنیم، اول برای عشق همه تند میرویم اما وسطش همه گیر میکنیم

دردم این نیست که او عاشق نیست،

دردم این نیست که معشوق من از عشق تهی ست

دردم اینست که با این سردی ها من چرا دل بستم!

سری جدید اس ام اس های عاشقانه

اس ام اس عاشقانه - اس ام اس جدید عشقولانه - اس ام اس عشق و عاشقی - اس ام اس عاشق شدن - اس ام اس معشوقانه - اس ام اس محترمانه واسه عشقم - اس ام اس ناز کردن - اس ام اس دلشکسته - اس ام اس واسه کسی که پیام نمیده - اس ام اس دلبری کردن - اس ام اس بی وفایی

کاش میشد یه روزی متوجه میشدی قهر میکنم تا دستم را محکمتر بگیری و بلندتر بگویی بمان نه شانهایت را بالا بیندازی و بگویی هر طور راحتی

 

عشق یک واژه ی زلال است تو باید باشی، قلب من زیر سوال است تو باید باشی، فال حافظ زدم آن رند غزل خوان هم گفت، زندگی بی تو محال است تو باید باشی

 

ما پیام دوست داشتنمان را با دود به هم میرسانیم! نمیدانم آن سو برای تو تکه چوبی هست یا نه؟ من اینجا جنگلی را به آتش کشیده ام!!

 

و پاییز، ثانیه به ثانیه در گذر است، یادت نرود، اینجا کسی هست که به اندازه ی برگهای رقصان پاییز برایت آرزوی آرامش و خوشبختی دارد

 

با غم، امشب زیر لب هر دم صدایت میکنم، اشک میریزم دو چشمم را فدایت میکنم، در نگاه خسته ات دنبال حرفی تازه ام، هرچه میخواهی بگو، من هم دعایت میکنم

 

کابوس نبودی که رهایت کنم، از خاطره ی عشق جدایت کنم، آنقدر عزیزی که دلم میخواهد، هرچه دارم و ندارم به فدایت کنم

 

من آن شعله ی آتشم که از هر شمع برخیزم، تمام هستی خود را فقط به پای تو ریزم، درون قلب من فرمانروایی کن، که از موی تو برخیزد همه عطر دل انگیزم

 

یه بوس برات میفرستم اگه محکم خورد به لبت درد گرفت با ۱۱۰ تماس بگیر، اگه خون اومد با ۱۱۵ تماس بگیر و اگه خوشت اومد با همین شماره تماس بگیر!

 

وقتی تو نیستی، رنگ دریا را دوست ندارم، شب به پایان میرسد، شب را نیز دوست ندارم، از لابه لای مریم های خفته با فانوسی کم سو راهی به سویت می جویم و تو نیستی، نیستی تا ببینی که چقدر امشب آسمان زیباتر است اما این آسمان را نیز دوست ندارم